ارشیاارشیا، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

ارشیا وآنوشا......زندگی ما

بدون عنوان

اینم عکس ارشیا در لباس مرد عنکبوتی ..............                                                                    ...
30 ارديبهشت 1391

بدون عنوان

پسملممممممممممممممم من وبابایی عاشقتیمممممممممم پسرکم من وبابایی تو فکریم که یه نی نی بیاریم که 4 نفر بشیم به امید خدا .........پسرکم توهم خیلی دعا میکنی همش میگی خدایا یه دختر بده .....اخه تو عاشق خواهر هستی .......... ...
27 ارديبهشت 1391

بدون عنوان

در جواب  فرزندم که پرسید چرا مرا به دنیا اوردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟                                    زیرا سال های جنگ بود ومن نیازمند عشق بودم برای چشیدن طعم ارامش                         زیرا تنها بودم ومی ترسیدم از پزمردن فبل از شکفتن وغنچه دادن              زیرا طلاق کلم...
26 ارديبهشت 1391

بدون عنوان

پسرک عزیزم از وقتی رفتی پیش دبستانی همه حروف الفبا را یاد گرفتی وحالا میتونی اسم قشنگت را بنویسی عزیزم ...
19 دی 1390

نامه من به تو پسرم...........

فرزند عزیزم............ان زمان که مرا پیر واز کار افتاده یافتی.اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم ویا نتوانستم لباسهایم را بپوشم اگر صحبت هایم تکراری وخسته کننده است.........صبور باش ودرکم کن......... یادت بیاوروقتی کوچک بودی روزی چند بار لباس هایت را عوض میکردم برای سرگرمی ات مجبور میشدم چند بارشعر یا قصه را تعریف کنم. وقتی برای ادای کلمه با مطالبی حافظه ام  یاری نداد....فرصت بده وعصبانی نشو.......وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارد دستانت رابه من بده.همانگونه که تو اولین قدمهایت راکنار من بر می داشتی....زمانی که میگویم دیگر نمی خواهم زنده بمانم ناراحت نشو خود میفهمی از اینکه باعث ناراحتی واذار تو هستم شرمنده ام...........یاری ام کن...
28 آبان 1390